دوستی گفت عیب من با غیر


من خود از عیب خود ابا نکنم

چون وی آهسته عیب من می گفت


من همش عیب برملا نکنم

گویدم گر هزار عیب دگر


طبع بر عیب او رضا نکنم

آفریدش خدا به صورت هجو


همجو او بنده چون خدا نکنم

ندهم شرح مختصرگویم


من هجا را دگر هجا نکنم